“بستن حساب” به معنی صفر کردن مانده هر حساب می باشد. این کار با بستانکار کردن مانده نهایی حسابهای دارای مانده بدهکار و یا بدهکار کردن مانده نهایی حسابهای دارای مانده بستانکار طی اسناد حسابداری انجام می شود.
در چه زمانی به بستن حسابها نیاز است؟
۱- طی دوره مالی:
به عنوان مثال مانده حساب برخی از مشتریان به دلایلی مانند عدم پرداخت بدهی یا عدم ادامه همکاری با شرکت یا ارائه تخفیف بابت مانده حساب در طی سال مالی بسته می شود یعنی مانده بدهی وی به مطالبات سوخت شده و یا سرفصل متناسب با آن منتقل می شود. به عنوان مثال آقای الف (مشتری شرکت) مبلغ ۱/۰۰۰/۰۰۰ ریال به شرکت بدهکار میباشد و این مبلغ باید به عنوان تخفیف برای وی در نظر گرفته شده و حساب وی بسته شود. ثبت حسابداری مربوط به این رویداد به شرح زیر است:
تخفیفات فروش ۱/۰۰۰/۰۰۰
حسابهای دریافتنی تجاری / آقای الف ۱/۰۰۰/۰۰۰
۲- پایان دوره مالی:
این مورد که مفصل تر و پیچیده تر از بستن حسابها در طی دوره مالی میباشد برای مشخص نمودن سود و زیان دوره مالی و هم چنین انتقال مانده حسابهای دائم به دوره مالی بعدی و صدور سند افتتاحیه، انجام میشود.
بستن حسابها در پایان دوره مالی با در نظر گرفتن نوع حسابهای موقت (سود و زیانی)، مخلوط و دائمی (ترازنامهای) انجام میشود. برای بستن حسابهای پایان سال ابتدا باید مانده همه حسابهای موقت با یک حساب دائم بسته شود و پس از آن مانده همه حسابهای دائمی بسته شده و به عنوان افتتاحیه به دوره مالی بعدی منتقل شود.
نمونه حسابهای موقت: برخی از حسابهای این گروه که مربوط به درآمد و هزینهها میباشد شامل فروش، هزینه حقوق و دستمزد، هزینه آب، هزینه تلفن و … است که در پایان دوره مالی مانده آنها بسته میشود و به طور مستقیم به سال بعد منتقل نمیشود.
نمونه حسابهای مخلوط: از جمله این نوع حسابها، پیش پرداخت اجاره و پیش دریافت درآمد میباشد که شامل دو بخش موقت و دائمی میباشند. در پایان دوره مالی بخشی از آن به عنوان حساب موقت به حساب هزینه منظور می شود و بخش دیگر آن به عنوان حساب دائم به دوره مالی بعدی منتقل می شود.
نمونه حسابهای دائمی: برخی از حسابهای این گروه که شامل دارایی، بدهی و حقوق صاحبان سهام میباشد شامل موجودی نقد و بانک، حسابهای دریافتنی تجاری، سرمایه و … است که مانده آنها آنآدر پایان دوره مالی بسته شده و به طور مستقیم به دوره مالی بعد منتقل میگردد.